ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری


ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری

ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری


ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری

ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری


ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری

رونق آفتاب شد زان رخ هم چو مشتری
رونق آفتاب شد زان رخ هم چو مشتری
رونق آفتاب شد زان رخ هم چو مشتری
رونق آفتاب شد زان رخ هم چو مشتری
رونق آفتاب شد زان رخ هم چو مشتری
رونق آفتاب شد زان رخ هم چو مشتری
ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی
ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی
ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی
ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی
ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی
ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی
سروی و چون روان شوی شور هزار لشکری
سروی و چون روان شوی شور هزار لشکری
سروی و چون روان شوی شور هزار لشکری
سروی و چون روان شوی شور هزار لشکری
سروی و چون روان شوی شور هزار لشکری
سروی و چون روان شوی شور هزار لشکری
طرهٔ تو به رغم من چون شب من به تیرگی
طرهٔ تو به رغم من چون شب من به تیرگی
طرهٔ تو به رغم من چون شب من به تیرگی
طرهٔ تو به رغم من چون شب من به تیرگی
طرهٔ تو به رغم من چون شب من به تیرگی
طرهٔ تو به رغم من چون شب من به تیرگی
کیسهٔ من ز ناز تو چون لب تو به لاغری
کیسهٔ من ز ناز تو چون لب تو به لاغری
کیسهٔ من ز ناز تو چون لب تو به لاغری
کیسهٔ من ز ناز تو چون لب تو به لاغری
کیسهٔ من ز ناز تو چون لب تو به لاغری
کیسهٔ من ز ناز تو چون لب تو به لاغری
گرچه سپید کاری است از همه روی کار تو
گرچه سپید کاری است از همه روی کار تو
گرچه سپید کاری است از همه روی کار تو
گرچه سپید کاری است از همه روی کار تو
گرچه سپید کاری است از همه روی کار تو
گرچه سپید کاری است از همه روی کار تو
رو که قیامتی است هم زلف تو در سیه گری
رو که قیامتی است هم زلف تو در سیه گری
رو که قیامتی است هم زلف تو در سیه گری
رو که قیامتی است هم زلف تو در سیه گری
رو که قیامتی است هم زلف تو در سیه گری
رو که قیامتی است هم زلف تو در سیه گری
از سرشک سوختم ز آن همه سوزم از درون
از سرشک سوختم ز آن همه سوزم از درون
از سرشک سوختم ز آن همه سوزم از درون
از سرشک سوختم ز آن همه سوزم از درون
از سرشک سوختم ز آن همه سوزم از درون
از سرشک سوختم ز آن همه سوزم از درون
با همه آب ساختی ز آن همه آبی از تری
با همه آب ساختی ز آن همه آبی از تری
با همه آب ساختی ز آن همه آبی از تری
با همه آب ساختی ز آن همه آبی از تری
با همه آب ساختی ز آن همه آبی از تری
با همه آب ساختی ز آن همه آبی از تری
هم شکری تو هم نمک با تو چه نسبت آب را
هم شکری تو هم نمک با تو چه نسبت آب را
هم شکری تو هم نمک با تو چه نسبت آب را
هم شکری تو هم نمک با تو چه نسبت آب را
هم شکری تو هم نمک با تو چه نسبت آب را
هم شکری تو هم نمک با تو چه نسبت آب را
چند به رغم دوستان دشمن خویش پروری
چند به رغم دوستان دشمن خویش پروری
چند به رغم دوستان دشمن خویش پروری
چند به رغم دوستان دشمن خویش پروری
چند به رغم دوستان دشمن خویش پروری
چند به رغم دوستان دشمن خویش پروری
ابر زیان کار توست، ابر مکن دو چشم من
ابر زیان کار توست، ابر مکن دو چشم من
ابر زیان کار توست، ابر مکن دو چشم من
ابر زیان کار توست، ابر مکن دو چشم من
ابر زیان کار توست، ابر مکن دو چشم من
ابر زیان کار توست، ابر مکن دو چشم من
کفت آن به تو رسد زآنکه به چشم من دری
کفت آن به تو رسد زآنکه به چشم من دری
کفت آن به تو رسد زآنکه به چشم من دری
کفت آن به تو رسد زآنکه به چشم من دری
کفت آن به تو رسد زآنکه به چشم من دری
کفت آن به تو رسد زآنکه به چشم من دری
اشک مرا چو روی خود دار عزیز اگر تو را
اشک مرا چو روی خود دار عزیز اگر تو را
اشک مرا چو روی خود دار عزیز اگر تو را
اشک مرا چو روی خود دار عزیز اگر تو را
اشک مرا چو روی خود دار عزیز اگر تو را
اشک مرا چو روی خود دار عزیز اگر تو را
در خورد آب و افتاب از پی ساز گازری
در خورد آب و افتاب از پی ساز گازری
در خورد آب و افتاب از پی ساز گازری
در خورد آب و افتاب از پی ساز گازری
در خورد آب و افتاب از پی ساز گازری
در خورد آب و افتاب از پی ساز گازری
کنت تعاف نظرة من لحظات مقلتی
کنت تعاف نظرة من لحظات مقلتی
کنت تعاف نظرة من لحظات مقلتی
کنت تعاف نظرة من لحظات مقلتی
کنت تعاف نظرة من لحظات مقلتی
کنت تعاف نظرة من لحظات مقلتی
لست تخاف جمرة من ز فرات خاطری
لست تخاف جمرة من ز فرات خاطری
لست تخاف جمرة من ز فرات خاطری
لست تخاف جمرة من ز فرات خاطری
لست تخاف جمرة من ز فرات خاطری
لست تخاف جمرة من ز فرات خاطری
سینهٔ خاقنی اگر پاک بشوئی از عنا
سینهٔ خاقنی اگر پاک بشوئی از عنا
سینهٔ خاقنی اگر پاک بشوئی از عنا
سینهٔ خاقنی اگر پاک بشوئی از عنا
سینهٔ خاقنی اگر پاک بشوئی از عنا
سینهٔ خاقنی اگر پاک بشوئی از عنا
پیش خدایگان تو را بیش کند ثناگری
پیش خدایگان تو را بیش کند ثناگری
پیش خدایگان تو را بیش کند ثناگری
پیش خدایگان تو را بیش کند ثناگری
پیش خدایگان تو را بیش کند ثناگری
پیش خدایگان تو را بیش کند ثناگری